به گزارش مشرق، موعدش سهشنبههاست و پای ثابت هم زیاد دارد. جوانترها هستند و سالمندانی که پای رفتن به جایی ندارند اما پایشان به این مجلس باز است؛ محفل انس است و متبرک به نام شهدا. قدیمیترین روضه خانگی شرق تهران به کارگشایی و حاجت دهی معروف است. ۴۰ سال است هر سهشنبه صبح محفلی به نام نامی اباعبدالله (ع) بر پا میشود و مایه برکات است برای حاجتمندان و گرفتاران. هر هفته هم خانه یکی از شهدا میزبان این روضه خانگی است؛ مادر شهید یا پدر یا فرزند یا خواهر بزرگواری از پیروان حسین (ع).
روضه ای همسن و سال انقلاب
این محفل خانگی که سالها بدون وقفه برپاشده است داستانی مفصل دارد که از زبان بانی روضه میشنویم. خانم «سادات حسینی» که به «سادات خانم» معروف است از سال ۱۳۵۷ میگوید و حال و هوای پیروزی انقلاب اسلامی و محفلی که برای بزرگداشت یاد شهدای انقلاب شکل گرفت و تا امروز ادامه یافت. وی که خود خواهر شهید است درباره نخستین جلسات روضه چنین توضیح میدهد: «به همراه ۵ نفر از دختران نمازگزار مسجد صاحبالزمان (عج) و چند نفر از اهالی مسجد حضرت ابوالفضل (ع) افسریه قرار گذاشتیم برای دلداری به خانواده شهدای انقلاب به خانهشان سر بزنیم و محفل دعا و قرائت قرآن کریم برپا کنیم. بعد به فکرمان رسید که سهشنبهها را به این کار اختصاص بدهیم و در خانه شهید دعای توسل و نماز امام زمان (عج) بخوانیم. از همان موقع این روضه خانگی روضه شهدا نام گرفت. اولین جلساتی که برگزار شد حدود ۱۵ نفر بودیم و همگی جوان. از آن جمع هنوز چندنفری هستند و دیگر پا به سن گذاشتهاند اما هنوز به جلسات روضه میآیند. در زمان دفاع مقدس این جمع به حدود ۶۰ نفر رسید و جلسات مدام شلوغتر میشد. خبر شهادت هر شهیدی را میآوردند به خانهاش میرفتیم و طبق رسم یک گلدان هم میبردیم و کمک میکردیم تا اهل خانه برای پذیرایی از فامیل و آشنایان آماده شوند. سهشنبهها نیز جلسات روضه طبق روال برگزار میشد. همان موقع هم گاهی در خانه شهید جا نمیشدیم و گروهی در حیاط مینشستند.»
چه گرههایی که از کارها باز شد
روضه خانگی شهدا حالا حدود ۱۰۰ نفر پای ثابت دارد که به گفته سادات خانم یک سومشان جوان زیر ۳۰ سال هستند. دلیل تدوام روضه شهدا و قدیمی شدن این محفل دعا و توسل را هم از زبان سادات خانم بشنوید که میگوید: «از همان جلسات اول کسانی بودند که در جمع اعلام کردند در این مجلس به شهدا متوسل شدهاند و گره از کارشان باز شده است. در سالهای دفاع مقدس نیز روضه شهدا تبدیل شده بود به محفلی برای جمعآوری کمک به جبههها. چه شور و حالی داشتیم و چقدر همه با خلوص کار میکردند؛ کارهای سنگین و طاقتفرسا. بعضیها واقعاً بدون خستگی کار میکردند. هر کاری از دستمان برمیآمد با جان و دل انجام میدادیم. برای رزمندگان لباس و ملحفه و پتو میدوختیم و مواد غذایی را برای ارسال به جبههها بستهبندی میکردیم. این کارها را با هماهنگی بسیج مالک اشتر انجام میدادیم و اغلب کمکها نیز از طریق این پایگاه مقاومت به جبههها ارسال میشد.»
مهمان داریم چه مهمانی!
در سالگرد شهادت هر شهید، معمولاً یک جلسه روضه در خانهاش برپا میشود. گاهی هم خانواده شهدا خود برای میزبانی از روضه سهشنبهها اعلام آمادگی میکنند. این سالها که اغلب پدرها و مادران شهدا مرحوم شدهاند و البته خانهها نیز آپارتمانی و کوچک شده است برخی سهشنبهها جلسات روضه شهدا در حسینیه فاطمه زهرا (س) افسریه برپا میشود و خاطرهای که سادات خانم دراینباره تعریف میکند چنین است: «طی این سالها خیلی پیش آمده که اهل روضه گفتهاند شهدا را خوابدیدهاند. یک نفر هم بود که برایمان تعریف کرد که خواب شهدا را دیده و از آنان پرسیده کجا میروید و شهدا پاسخ دادهاند سهشنبه است و به حسینیه فاطمه زهرا (س) میرویم.»
روضه ای که خیریه هم هست
کار خیر همیشه همراه و همپای روضههای خانگی است. روضه شهدا نیز در کار خیر پیشتاز است و سادات خانم تعریف میکند: «پس از جنگ تلاش برای کمک به نیازمندان و رفع گرفتاریهای مردم در جلسات روضه بیشتر شد. به تهیه جهیزیه هم میپرداختیم و با همین کمکهای خرد اهل روضه، بیش از ۱۰۰ جهیزیه برای نوعروسان خریداریشده است. نکته مهم اینجاست که همه این کارها صرفاً با کمک مردمی و اهالی روضه و بدون هیچ مساعدتی از طرف نهاد یا ارگانی انجام میشود. هر هفته مشکل یک یا دو نفر از نیازمندان یا گرفتاران هم در روضه مطرح میشود و خدا را شکر با کمک یا پیگیری حاضران مشکل رفع میشود. در واقع، این روضه محفلی است که در آن هم جانها جلا مییابد، هم برای مشکلات و گرفتاریهای اجتماعی چارهاندیشی و اقدام میشود.» و حرف آخرش هم اینکه: «اگر این روضه بیشتر باشد مشکلات و گرفتاریهای مردم در همین جلسات و از طریق ارتباط با همسایگان و آشنایان و اهل روضه رفع میشود و دیگر در جامعه آسیبهای اجتماعی نخواهیم داشت. مشکل را تا کوچک است باید رفع کرد که بزرگ و دردسرساز نشود. مشکل کوچک را راحتتر میتوان حل کرد و نتیجه بهتری هم حاصل میشود.»
شهدا دعوتمان میکنند
حال روضه را از اهل روضه باید پرسید. خانم «فتح اللهی» پای ثابت روضه سهشنبههاست و سخنها دارد از مجلسی که به یاد شهدا برپا میشود. از احساس سبکی میگوید وقتیکه برای روضه میآید و چنین تعریف میکند: «زندگیها شلوغ شده و همه مشغله زیاد دارند. من هم دارم ولی هر سهشنبهها که قصد آمدن به روضه دارم کارهایم سبک میشود. انگار همه کارها جور میشود که بیایم. این موضوع را با تعابیر دیگری از زبان دیگر اهالی روضه هم زیاد شنیدهام. خیلی خاطرهها تعریف میکنند که چطور کارهایشان جور شد و آمدند. از همه معرفتر اینکه اغلب اهل روضه معتقدند انگار شهدا دعوتشان میکنند که میتوانند بیایند.» وی از مسئولیتی میگوید که درباره خانواده شهدا داریم و کمترینش اینکه به آنان سر بزنیم و جویای احوالشان باشیم. درباره کمک به نیازمندان در روضه هم میگوید: «اینطور نیست که کسی مجبور شود یا از روی اکراه بخواهد کمک مالی کند؛ اصلاً افراد پیشقدم میشوند و برای کمک کردن از هم سبقت میگیرند. میزان کمکها کم است و گاهی کسانی هستند که بهاندازه یک هزار تومان کمک میکنند. ولی همین پول برکتش زیاد است و آنقدر مشکلات حلشده که ما خودمان هم باورمان نمیشد که حل بشود. اینطوری است که همهمان میگوییم و از ته دل اعتقادداریم مشکلات متوسلان به روضه شهدا را شهدا دعا میکنند و رفع میشود.»